10 اشتباه مديران تازه کار


 

گردآوري وتنظيم: مهندس احمد صالحي




 
در تحقيقي که به تازگي به عمل آمده، مشخص شده که 50 درصد مديران، پيش از تصدي شغل مديريت، هيچ گونه آموزشي نمي بينند. در اين جا، فهرستي از اشتباهاتي که ممکن است از سوي برخي مديران تازه کار صورت بگيرد. مطرح مي شود تا شايد کمکي براي اجتناب از آن ها باشد:
1) فکرمي کنند که همه چيز را مي دانند: اگر به عنوان «مدير توليد» شناخته شديد، ممکن است تصور کنيد که همه چيز را در مورد توليد مي دانيد! حتي اگر اين طور هم باشد، مطمئنا تمامي نکات در مورد مهم ترين قسمت از شغل خود- يعني اداره ي کارکنان- را نمي دانيد. پس، به سخنان آنان گوش کنيد و نظرشان را بپرسيد.
2) مدام در حال معرفي خود به عنوان مدير هستند: در واقع، همه ي کارکنان مي دانند که شما مدير هستيد و ضرورتي ندارد که پيوسته درصدد معرفي خود باشيد. به جاي آن، تلاش کنيد تا به عنوان مديري جديد، تغييرات مثبت و سازنده اي در محل کار خود به وجود آوريد.
3) همه چيزرا تغيير مي دهند: فقط به خاطر اين که گمان مي کنيد کار انجام شده، اشتباه است، دوباره کاري نکنيد زيرا احتمال دارد که شما روش ديگري را براي انجام کارها به کار مي گيريد؛ بنابراين، ميان متفاوت بودن روش کار و اشتباه بودن آن فرق بگذاريد (هر روش متفاوت با روش شما، لزوماً اشتباه نيست).
4) از انجام بعضي کارها در هراس هستند:
از آن جا که خودتان براي تصدي شغل «مديريت» درخواستي نکرده ايد، از توانايي انجام کارها به نحو احسن مطمئن نيستيد. با اين حال، اجازه ندهيد که افکار منفي بر شما غلبه کند و تصور نکنيد که نمي توانيد از عهده ي انجام کارها برآييد. مطمئن باشيد که مديران سطح بالا بدون در نظر گرفتن توانايي و درايت تان، شما را براي اين شغل انتخاب نمي کردند.

5) براي شناخت کارکنان عجله اي ندارند: ممکن است تصور کنيد که سال هاست اين کارکنان را مي شناسيد و با آنان کار کرده ايد اما بايد بدانيد که اين بدان معنا نيست که واقعاً همه را مي شناسيد! بنابراين، تلاش کنيد تا پي ببريد که چه چيزهايي آنان را شاد يا نگران و چه عواملي در آنان ايجاد انگيزه مي کند. کارکنان را به عنوان يک فرد در نظر بگيريد، نه يک کارمند. با توجه به اين که کارکنان حوزه ي مديريت شما مي توانند سبب پيشرفت يا شکست تان باشند، پس به آنان توجه کنيد و زماني را به آنان اختصاص دهيد.
6) با برقراري جلسات متعدد با رئيس مافوق، وقت را تلف مي کنند: از آن جا که رئيس تان، شما را براي اين شغل انتخاب کرده، بنابراين گرفتاري و مشغله ي زياد شما را درک مي کند و تمايلي به اتلاف وقت تان ندارد؛ پس براي دادن اطلاعات يا گرفتن راهنمايي از رئيس ، کم ترين زمان را صرف کنيد.
7) نگران حل مشکلات نيستند: شما به عنوان يک مدير، نمي توانيد مشکلات را ناديده بگيريد يا آرزو کنيد تا خود به خود حل شوند. اين وظيفه ي شماست که در يافتن راه حل براي مشکلات تلاش کنيد هر چند اين بدين معنا نيست که نبايد از ديگران کمک بگيريد اما بدانيد که شما تنها شخصي هستيد که بايد پي گير حل و فصل مشکلات باشيد.
8) خود را متفاوت از ديگران مي دانند: مدير بودن شما به اين معنا نيست که نبايد بخنديد، احساساتي شويد يا حتي گاهي اوقات اشتباه کنيد.
9) از کارکنان خود حمايت نمي کنند: کارکنان واحد شما ممکن است از هر طرف، تحت فشار باشند؛ ممکن است واحدهاي ديگر، تقصيرها را به گردن شما بيندازند يا مديرتان، وظايف مختلف و نامناسبي را به عهده ي واحد شما بگذارد. ممکن است واحد منابع انساني، ارزيباي هاي واحد شمار ا غيرمعقول بداند و معتقد باشد که کارکنان تان پول زيادي مي گيرند. پس وظيفه ي شماست که در مقابل اين مسائل بايستيد و از حق کارکنان خود دفاع کنيد.
10) زير بار مسؤوليت انجام کارها نمي روند:
خواه ناخواه به عنوان مدير، بايد مسؤوليت تمامي کارهاي واحد خود را بپذيريد چرا که مسؤوليت انجام درست يا نادرست کارها در واحدتان، در نهايت به شما برمي گردد .پس لازم است که ضمن برقراري ارتباطي قوي با کارکنان ، هميشه آمادگي پذيرش مسؤوليت ها را داشته باشيد زيرا در اين صورت است که مدير شما هم به همان نحو، مسؤوليت کارهاي تان را خواهد پذيرفت.
77 منبع:نشريه شادکامي، ش